دل‌نوشته‌های الین

😥😥😥

کاش بجای اینکه یه گوشه بشینیم و فقط فکر کنیم به چیزی که میخایم یکم فقط یکم واسش تلاش میکردیم اینجوری خیال خودمون هم راحت تر میشد هم زندگی شادتری داشتیم و انقدرم موضوع بزرگ نمیشد واسمون
همین قدرت اراده از خودمون داشتن هم خودش خیلی اهمیت داره اینکه خودت تصمیم بگیری واسه زندگیت یعنی  انقدری بزرگ شده باشی که خودت بتونی تصمیم بگیری واسه زندگی 
اصلا همه چیز واسم خیلی سخت شده حس میکنم مسیر زندگیم شده مثل یه سیم هندزفری دائم پیچ میخوره تو هم هرچیم بازش میکنم دوباره گره میخوره شاید دلیلش این باشه که دلم میخاد همه چیز خیلی زود پیش بره کم حوصله بودن و کم طاقت بودنم هست شاید....

[ سه شنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۶، ۰۲:۴۱ ق.ظ ] [ elin adl ]

[ ۰ ]

در انتظار رخ دادن

مطمئنم این روزا میخواد یه اتفاق مهم بیفته خیلی حسش میکنم 
اتفاق عزیز لطفا زودتر رخ بده طاقت ندارم دیگه....

[ يكشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۶، ۰۳:۴۰ ق.ظ ] [ elin adl ]

[ ۰ ]

تلاش بیخودی

تاحالا شده یه مسیریو با کلی ذوق شروع کنی و واسش کلی زحمت بکشی خودتو به درو دیوار بزنی که بشه سختیاش به بن بست رسیدناش انرژی گذاشتناشو به جون بخری بعد بفهمی کلا اشتباه گرفته بودی همه چیو؟؟؟

الان من دقیقاااا وسط همین ماجرا گیر کردم ولی خیلی خوشحالم حالا بگذریم از وقتی که واسش گذاشته بودم ولی تلنگری بود واسه اینکه راه درست رو انتخاب کنم 

بنظرم همیشه لازم نیست واسه انتخاب مسیرت به عقلت رجوع کنی چون خیلی وقتا تو فقط فکر میکنی که عقلت داره درست میگه و مسیر زندگی و خوشبختیتو پیدا کردی نه عزیز من اینطور نیست 

بعضی وقتا باید  رجوع کنی به دلت سرکوفت نکنی علاقه  هاتو چون عقلت دستور میده درست نیست . لازمه خیلی وقتا خودتو  بسپاری به دست سرنوشت و بری دنبال هر چیزی که دوست  داری مطمئن باش جواب میده چون اینجوری مسیر واست لذت بخشه اگه به مانعی هم برخورد کردی اصلا حسش نمیکنی یه جورایی  اینطوری زندگی میکنی موفقم میشی اتفاقا

 سعی نکن کاریو به زوووور بخوای انجامش بدی شاید بسازتت ولی اخرش میبینی عمرت رفته کاریم پیش نرفته فقط داشتی توی یه باطلاق دستوپا میزدی

[ جمعه, ۹ تیر ۱۳۹۶، ۰۵:۱۳ ق.ظ ] [ elin adl ]

[ ۰ ]

از ما که گذشت شما چه خبر؟؟

بعضی وقتا هست که واقعا میخوای به روی خودت نیاری خیلی چیزارو ولی نمیشه بعضیام هستن که واقعا میخای بهشون فکر نکنی اونم نمیشه بعضی حالو احوالا هم هست که واقعا میخای توش قرار نگیری اینم نمیشه یعنی اگه بخوای و کلی زور بزنی میشه ها ولی جدا از اینکه توی ضمیر ناخوداگاهته و هی میخای بهش فکر نکنی و خودش میاد توی ذهن دلم میخاد خود اگاه هم بهش فکر کتم و خودمو اذیت کتم خود آزاری پیدا کردم  خیلی حال میده کلی خودتو اذیت میکنی بعدش تا یه مدت باید دهنت سرویس بشه تا دوباره بشی مثل قبل

 تقصیر من نیستا تقصیر اون موضوع های لعنتی هستن که از ذهنم نمیره بیرون 

هعیییی ...

از ما که گذشت شما چه خبر؟؟

[ دوشنبه, ۱ خرداد ۱۳۹۶، ۱۲:۲۲ ق.ظ ] [ elin adl ]

[ ۰ ]

کم نیار، استوار باش

امروز جزء اون روزایی بود که واقعا خسته بودم از همه چیز حوصله هیچ کسو نداشتم دلم میخاست برم یه جا بشینم و فقط توی فاز خودم باشم و فکر کنم یه جورایی بریده بودم از کارهام تا اینکه یه نفر یه جمله بهم گفت و خیلی منو برد توی فکرش جمله این بود :"بزرگی چالش مهم نیست طرز برخورد تو در زمان چالش مهمه" گفت تصمیم بگیر میخای چجور ادمی باشی میخای ادمی باشی که تا یه مشکل میاد سراغش جا میزنه یا کسی باشی که پای کاری که میخاد بکنه میمونه و تا موفق نشه دست بردار نباشه اگه میخای اولی باشی تو یه ادم معمولی به حساب میای ولی اگه مبخای خاص باشی پاش بمون و جا نزن 

دیدم واقعا راست میگه زندگی من خوب با بد بالاخره مبگذره این دست خود منه که تصمیم میگیرم خوب بگذره یا اینکه بد 

همه ماها سازنده زندگی خودمون هستیم این دقیفا به ذکاوت ما بر میگرده که میخایم چی بسازیم قبول دارم ساختنش خیلی سخته ولی واقعا وقتی اونی بشه که میخای یه نفس عمیق میکشی و یه نگاه بهش میندازی و میگی دمت گرم اگه کم بیاری حتی نگاه کردن بهش هم آزارت میده پس استوار باش😉

[ سه شنبه, ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۲:۳۵ ق.ظ ] [ elin adl ]

[ ۰ ]

دوراهی

 حس عجیبی دارم مثل یه فضای مبهم میمونه که هیچ کس نمیدونه قراره چی بشه انگار که تازه وارد این دنبا شدم همه چیز خیلی گنگه یک مسیر دوراهی که یه سمتش اینده هست و سمت دیگش گذشتت  

درست مثل وقتی هست که بین گذشته و اینده گیر میکنی میدونم که گذشته فقط واسه اینه که بهش هرازگاهی به نگاه بندازی واسه درس گرفتن واسه تکرار نکردن اشتباهات  و تکرار کردن تمام کارایی که حالت رو خوب مبکنن ولی امان از روری که دلت واسع گذشتت تنگ بشه و به وجود اوردن اون شرایط یه جورایی غبر ممکن باشه خب حالا چی میشه???تو میمونیو خاطراطی که دوست دلری برگردی بهشون و اینده ای که پیش روداری و کلی واسش برنامه ریزی کردی دقیقا توی همچین لحظه ای هست که یک فضای مبهم واست به وجود میاد که نمیدونی به گذشتت فکر کنی یا اینکه نه بیخیالش بشی و بچسبی به زندگی حالت

کلا گیج شدم 

الانم خیلی خوابم میاد امیدوارم صبح از این حالت گیجی در بیام

[ دوشنبه, ۲۱ فروردين ۱۳۹۶، ۱۲:۴۳ ق.ظ ] [ elin adl ]

[ ۰ ]

به عقاید و افکار بقیه کاری نداشته باشیم :/

برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید

[ چهارشنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۶، ۰۱:۵۷ ق.ظ ] [ elin adl ]

[ ۰ ]

شکر گذاری

خدایا مرسی بابت این همه اتفاق خوب  همه چبز عالیههههه:)

[ دوشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۵، ۰۱:۳۵ ق.ظ ] [ elin adl ]

[ ۰ ]

همه چیز از طریق خواستن تو به عرصه ظهور میرسه

دقیقا بر خلاف دیشب الان حال فوق العلاده خوبی دارم از وقتی که از خواب بیدار شدم دو ساعتی میشه تا همین الان اتفاقای خوب پشت سر هم داره میفته خیییلیییی خوبه

یه سری ایده ها اومده توی ذهنم که مطمئنم عملیشون کنم خیلی خوب میشه امروزمو باید سفت بچسبم و خیلی کارها رو انجام بدم یه سری کارهایی که شاید مسیر زندگیمو به کلی عوض کنه خیلی تغییر ها هست که باید از همین الان اتفاق بیفته این ها رو. دارم مینویسم که یادم بمونه میخام به چی تبدیل بشم سال جدید و من جدید در انتظار هست اگر چه نباید به سال جدید برسه همه چیز از همین الان شروع به تغییر خواهد کرد و اینو بدون که همه چیز از خودت شروع میشه تا خودت نخوای هیچ کاری پیش نمیره حتی زور زورکیش

[ جمعه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۵، ۱۱:۰۴ ق.ظ ] [ elin adl ]

[ ۰ ]

قسمت چیه واقعا???

امشب از اون شبایی هست که نه حالم خوبه نه بده هیچ حسی ندارم عحیب رفتم توی فکر خاطرات یک ماه پیش عحب ماهی بود بهمن بهترین ماه سال 95بود. از تولد ها و مهمونیا و دور همیا و بیرون رفتن ها گرفته تاا انجام دادن تمام کارهایی که واقعا حس خوب بهم میدن جدا از این ها یه چیزی هم هست که واقعا ذهنمو مشغول کرده بارها شنیدم که میگن کاش خدا مارو به چیزی که قسمتمون نیست عادت نده این قسمت واقعا چیه??قسمت چیزی هست که خودمون میسازیم یا چیزیه که واقعا اتفاق میفته و دست ما نیست کاش واقعا عادت نمیکردیم به چیزی که میدونیم مال ما نیست چون تا بخای دوباره عادت کنی به از دست دادنش دهنت سرویس میشه البته دو نوع عادت داریم یه سری چیزا هست که باااااید بهش عادت کنی اولش خیلییی سخته ولی بعدش عادی میشه و به مرور زمان حس خوشایتد پیدا میکنی نسبت به این تغییری که کردی مثل تغییر دادن بعضی از رفتارها ی درونی و شخصیتی و دومیش هم اونی هست که اولش واست لذت بخشه ولی همین که مجبور شدی ازش جدا شی تو میمونیو چیزی که بهش عادت کردی و خاطراتی که باهاش داشتی. اون وقته که باید عادت کنی فقط به داشتن دوتاعکس و خاطره پس ای کاش توی انتخابامون خیلی دقت کنیم واسه هر کاری وابسته شدن و. عادت کردن

[ جمعه, ۱۳ اسفند ۱۳۹۵، ۰۳:۰۶ ق.ظ ] [ elin adl ]

[ ۰ ]